گفتگو با تبهکار مخوف پشت میلههای بازداشتگاه
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۲۴۸۴۹
تا چند روز قبل همه از او میترسیدند. حتی نامش هم در میان اعضای شرکت هرمی اعتباری داشت. بسیاری از هموطنانش را به بهانه استخدام در یک شرکت بازاریابی فریب داده و به مشهد کشانده بود تا رویاهای دلارآلودشان تعبیر شود. با آن که سن و سالی نداشت و خیلی جوان بود، اما چشمان ترسناکی داشت چرا که برای گرفتن زهر چشم از اعضای شرکت هرمی یکی از هموطنانش را به قتل رسانده بود و اکنون با چهرهای نگران در پشت میلههای بازداشتگاه سرنوشت را انتظار میکشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آن چه میخوانید گفت وگوی خبرنگار با این تبهکار خطرناک پشت میلههای بازداشتگاه است. نامت چیست؟ گل احمد – ن ایرانی هستی؟ نه! اهل یکی از روستاهای شهر هرات در افغانستان هستم. چند سال داری؟ ۲۱ سال و چند ماه! درس هم خوانده ای؟ نه! در روستای ما اوضاع اقتصادی اهالی به گونهای نبود که فرزندان شان راهی شهر بشوند یا ادامه تحصیل بدهند. من هم به مدرسه نرفتم و بیسواد هستم. متاهل هستی؟ بله! یک پسر یک ساله هم دارم. در ایران ازدواج کردی؟ نه! ۱۷ ساله بودم که با دختر عمویم در افغانستان ازدواج کردم، اما به تنهایی وارد ایران شدم. به صورت قانونی وارد ایران شدی؟ نه! قاچاقی آمدم. چگونه؟ به همراه تعداد دیگری از همشهریانم بعد از تسلط و حکومت طالبان در افغانستان تصمیم گرفتیم به ایران بیاییم.
به همین علت با قاچاقچیان تا مرز ایران آمدیم و سپس با خودروهایی که اتباع را به طور قاچاق به شهرهای مختلف انتقال میدهند به تهران رفتم. چه زمانی به طور غیرقانونی وارد ایران شدی؟ حدود ۲ سال قبل. در تهران چگونه کسب درآمد میکردی؟ در ساخت و سازهای مسکن بنایی میکردم. البته چند نفر با هم بودیم که آنها هم از اهالی روستاهای مجاور ما در هرات بودند. معتادی؟ فقط قرصها مخدردار استفاده میکنم، ولی سیگار زیاد میکشم. اولین بار در ایران سیگار کشیدی؟ نه! هنوز نوجوان بودم که سیگار کشیدن را با دوستانم در روستا شروع کردم، اما وقتی به ایران آمدم میزان مصرفم خیلی بیشتر شد.
چه شد که به مشهد آمدی؟ حدود ۹ ماه قبل بود که با تماس یکی از همشهریانم به مشهد آمدم او از شرکتهای بازاریابی اینترنتی اطلاع داشت و از من خواست برای درآمد بیشتر به مشهد بیایم. چگونه شرکت هرمی را راه اندازی کردی؟ من ۶۳ میلیون تومان پول داشتم وقتی در جریان فروش کالاهای نفیس و گران قیمت اینترنتی قرار گرفتم پول هایم را برای بازاریابی سرمایه گذاری کردم و سپس دیگر هموطنانم را که میشناختم به مشهد کشاندم و بدین ترتیب تعدادمان زیاد شد.
این سرمایه را در ایران پس انداز کرده بودی؟ نه! زمانی که قصد داشتم به ایران بیایم مقداری از زمین هایمان را فروختم و مبلغی هم پس انداز داشتم. چگونه به صورت زیرزمینی و مخفیانه فعالیت میکردید؟ ابتدا در بولوار توس خانهای را اجاره کردیم، اما وقتی تعداد اعضای شرکت هرمی بیشتر شد یک زیرزمین بزرگتر را تدارک دیدم وقتی افراد بیشتری را با تماسهای تلفنی و به امید استخدام در یک شغل پرسود به مشهد کشاندم از هرکدام مبلغ ۳۵ میلیون تومان برای عضویت و خرید محصول اینترنتی میگرفتم.
یعنی آن کالا یا محصول به دست شما نمیرسید؟ نه! اصل این شرکتها در خارج از کشور هستند و ما فقط کالاهایی مانند ساعتهای مارک دار را به صورت تصویری خرید و فروش میکردیم البته اگر میخواستیم اصل آن کالا را دریافت کنیم باید به یک کشور دیگر میرفتیم. در واقع زندگی مخفیانه داشتید؟ بله! هیچ کس حق خروج از زیرزمین را نداشت هفتهای ۱۵۰ هزارتومان از هر عضو برای غذا میگرفتیم که یک نفر مورد اعتماد از زیرزمین خارج میشد و مواد غذایی لازم را تهیه میکرد. نمیدانستی این کار هم غیرقانونی است؟ نه! چون در تهران هم شبکههای زیادی وجود داشتند و بسیاری از دوستان و هموطنانم عضو شرکتهای بازاریابی اینترنتی شده بودند، ولی هیچ وقت پولدار نشدند! من هم تصور میکردم آنها نمیتوانند عضو زیادی پیدا کنند به همین علت همه تلاشم را به کار گرفتم تا افراد بیشتری را به عضویت شرکت دربیاورم! آنها هم به امید یافتن کار و استخدام به من اعتماد میکردند و تصورشان این بود که با درآمد هنگفتی روبه رو میشوند.
«حبیب» (مقتول) را هم تو به عضویت شرکت هرمی درآوردی؟ بله! ولی او نمیتوانست کار کند! پول هم تحویل داده بود به همین علت از نزد ما رفت تا در تهران کار کند! پس خروج او از شرکت علت اصلی نزاع بود؟ بله! «حبیب» اهل ولایت هلمند در افغانستان بود وقتی از ما جدا شد در میان اعضای دیگر شرکت همهمه به راه افتاد چرا که وقتی افرادی را عضو کردی باید برای آنها کار کنی تا حداقل به پول خودشان برسند، ولی خروج او باعث ضرر و زیان شده بود. به همین دلیل از آن جا فرار کردیم، ولی خیلی زود کارآگاهان پلیس آگاهی در حالی به سراغ ما آمدند که در مخفیگاه دیگری بودیم و قصد داشتم به افغانستان بگریزم! فکر نمیکردی با این سرعت شناسایی شوی؟ به هیچ وجه! حتی به فکرم خطور هم نمیکرد، چون ما به طور غیرقانونی و قاچاقی از افغانستان به مشهد آمده بودیم و هیچ گونه هویتی در سامانههای پلیس یا دیگر ادارات و سازمانهای ایران نداشتیم، ولی نمیدانم چگونه افسران پلیس آگاهی خراسان رضوی فقط طی دو روز ما را دستگیر کردند.
پشیمانی؟ خیلی! روزی صدبار به خودم لعنت میفرستم که چرا دست به چنین کاری زدم و آینده ام را تباه کردم. خنجر را برای قتل «حبیب» با خودت حمل میکردی؟ آن را قبلا یکی دیگر از دوستانم به من داده بود که اگر هنگام رویارویی با «حبیب» یا کس دیگری درگیر شدم من هم از خنجر استفاده کنم. چرا ضربات متعدد زدی؟ میخواستم زهر چشم بگیرم که دیگران هم بترسند! ولی آن قدر خشمگین و عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. کاش میتوانستم از خیر خروج او از شرکت بگذرم در نهایت ۴۰۰ یا ۵۰۰ دلار ضرر میکردم. وقتی پولهای هموطنانت را میگرفتی سرنوشت آنها چه میشد؟ دیگر خودشان میدانستند اگر دوست داشتند به یک کشور دیگر بروند و در آن جا کار کنند و اقامت بگیرند! اگر هم نمیخواستند باید افراد دیگری را به عضویت شرکت درمی آوردند تا به پول خودشان برسند! اگر زمان به لحظه قبل از قتل برسد چه تصمیمی میگیری؟ خودم را کنترل میکنم دست از قدرت نمایی و منم منم برمی دارم! دلت برای خانواده ات تنگ نشده؟ چرا! مگر میشود من هم آرزو دارم پسر خردسالم را یک بار ببینم، ولی حالا باید در گوشه زندان انتظار بکشم! آن هم اگر مجازاتم اجرا نشود.
خیلی دوست دارم به افغانستان بازگردم. سابقه خبر به گزارش روزنامه خراسان عصر هشتم اردیبهشت با مرگ جوانی در بیمارستان طالقانی مشهد که با ضربات مهلک خنجر مجروح شده بود، پرونده جنایی دیگری روی میز قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) گشوده شد. ساعتی بعد گروهی از افسران ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) تحقیقات پلیسی را برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت هولناک آغاز کردند و به سرنخهایی از یک شرکت هرمی رسیدند. طولی نکشید که کارآگاهان با بازبینی دوربینهای مدار بسته و استفاده از شگردهای اطلاعاتی، مخفیگاه ضارب و همدست وی را در حالی به محاصره درآوردند که همه اعضای شرکت هرمی از زیرزمین اجارهای گریخته بودند. با دستگیری گل احمد (ضارب) و همدست وی، بررسیهای تخصصی با بهره گیری از تجربیات قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ادامه یافت تا این که جوان ۲۱ ساله به قتل هموطنش با انگیزه خروج از شرکت هرمی اعتراف کرد. این تبهکار مخوف مدعی شد که برای گرفتن زهر چشم «حبیب» (مقتول) را هدف ضربات هولناک خنجر قرار داده است.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: حوادث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۲۴۸۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اقدامات منطقه هفت حوض برای توسعه گردشگری مشهد در ۱۴۰۳
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما مرکز خراسان رضوی، مدیر عامل شرکت توسعه گردشگری شهرداری مشهد در خصوص برنامههای ۱۴۰۳ شرکت توسعه گردشگری شهرداری مشهد گفت: امسال علاوه بر برنامههایی که در نظر داریم و در این خصوص برنامهریزی شده در تلاش هستیم منطقه هفت حوض را توسعه دهیم تا مورد توجه مردم به خصوص افرادی که در جنوب شرق مشهد زندگی میکنند نیز قرار گرفته شود.
امیر رمضانی افزود: در حال حاضر مقدمات انجام فعالیتهایی در زمینه توسعه منطقه هفت حوض آغاز شده و امیدواریم که به زودی این برنامهریزیها انجام شود. یکی دیگر از برنامههایی که ما در مجموعه خود برنامهریزی کردیم اتوبوس گردشگری برای زائران و مجاوران است که آنها را از کوه پارک به سمت قلهزو منتقل کنیم و این اتفاق به زودی انجام میشود.
مدیرعامل شرکت توسعه گردشگری شهرداری مشهد گفت: اقدامات دیگری در خصوص توسعه هفت حوض و تقویت فضای نوری این منطقه در دستور کار قرار گرفته است و قصد داریم فضاهای درختکاری را در این منطقه افزایش دهیم تا مردم بتوانند از فضای بیشتری نیز استفاده کنند.
امیر رمضانی افزود:در حال حاضر ظرفیت پارکینگ هفت حوض حدود ۱۷۰۰ خودرو است و قصد داریم این فضا را گسترش دهیم تا مردم در این خصوص دغدغهای نداشته باشند. همچنین راهاندازی روستا بازار تقریباً به اتمام رسیده و تلاش میکنیم که در روزهای آینده به بهرهبرداری کامل برسد و به محض اینکه به صورت جامع و کامل راهاندازی شود، قطعا حدود ۱.۵ برابر در ورودی منطقه هفت حوض تاثیرگذار خواهد بود.
مدیرعامل شرکت توسعه گردشگری شهرداری مشهد با بیان اینکه در تلاش هستیم که در سال ۱۴۰۳ رشد و توسعه مناطق مختلف را در دستور کار خود قرار دهیم، عنوان کرد: این تصمیم باعث شد تا فعالیتها و برنامههای شرکت توسعه گردشگری شهرداری مشهد متفاوت از سالهای گذشته باشد و این تغییرات منجربه اقبال بیشتر مردم به این منطقه شده است. بنابراین منطقه هفت حوض میتواند درصدی از شهروندان شرق مشهد را به سمت خود سوق دهد، زیرا خدمات در این منطقه نیز ارزان قیمت است.
امیر رمضانی با بیان اینکه نیاز است سرمایهگذاران پای کار بیایند تا ارائه این خدمات به مردم را افزایش دهیم، تصریح کرد: این مجموعه برنامههای دیگری مانند بازیهای هیجانی را در دستور کار خود قرار داده و لایحه آن برای شورای اسلامی مشهد ارسال شده است تا در صورت موافقت نیز اتفاق رخ دهد. این بازیهای هیجانی در ۴ نقطه مشهد با ۱۰ مورد تنوع برای علاقهمندان اتفاق خواهد افتاد. همچنین اقدامات اولیهای برای ایجاد شهر برفی و گفتوگو با سرمایهگذار آکواریوم شهری نیز از جمله برنامههایی است که در این مجموعه در حال انجام است.